پيام دوستان
+
.. خورشيد من..
. خورشيد من باش ،
.طاووس آسمانم...
. دلبند شوخ چشمم ،
. دلدار خوش زبانم...
. معشوق خوش بر روي ،
.شاهين آسمانم ...
. خطاست اگر نگويم ،
.دوستت دارم دوستت دارم ...
غ..ر...آ
شاخه ي عشق
ديروز 8:10 عصر
+
دلِ بندرعباس سوخت و ماهم سوختيم
*آه از اين غمِ سنگين* :'(
.
.
*بندرعباس تسليت*:'(
*ايرانم تسليت*:'(
عارفانه هاي يک دوست
04/2/16
+
مادر ،مادر، هر ثانيه قدرش را بدان، هر ثانيه در آغوشش بگير، درنگ مکن براي فرداها، چه تلخ است اگر در سکوت وتنهايي حسرت اين لحظات همراهت شود
شاخه ي عشق
04/2/15
+
موهاتو باد ميبنده و
اين قصه با تو سر ميشه
با دست تو بارون مياد
با خنده هات سحر ميشه اميدوارم هيچ وقت دلتنگي سراغتون نياد
شاخه ي عشق
04/2/15
+
دخترم منو و خواهرام رو خواهراي افسانه اي خطاب ميکنه. :) يه کليپ فرستادم تو گروه خواهرانه ..من و آبجي ها کلي خنديديم. اومده گروه رو وا کرده و ميخنده. فکر کردم اونم داره به کليپي که فرستادم تو گروه ميخنده. ميگه من دارم به خنده هاي شما ميخندم :-| اين کليپ کجاش اينقدر خنده داشت که شما خواهراي افسانه اي مردين از خنده!! !:-| :D
از دست دخترم .. :-|



پيام رهايي
04/2/14
کلاس آموزش حج داشتيم ولي چون شب تا صبح خواب نرفته بودم گفتم تو گروه خواهرانه مطرح کنم دوتا آبجي همسفرم بگن خب امروز نيا نکاتي که گفته شده رو ما بهت ميگيم که ديدم اونام .....:) که دوباره دخترم بعد از خوندن پيام هامون نگاه معناداري کرد و گفت قبول داري که.....:D
2-اشراق
04/2/14
محبوبه من!
عزيزِ هنرمند من!
تو چنان کلمات را نقاشي ميکني که انگار روحي تازه بر جان خشک اين حروف ها دميدهاي،
تو آنگونه کلمات را بر جان کاغذ ميريزي ،که گويي بر رگ هاي هرکدامشان خوني تازه دواندهاي و جاني ديگر بر آنها بخشيدهاي...تو چنان کلمات را کنار هم ميچيني که انگار زيباتر از اين نميتواند باشد
انگشتان هنرمند تو...
قلم را به رقص درميآورد و مرکب را به ذوق و شور وا ميدارد
اما
فراتر از اينها
بودنت...
همين بودنت لحظاتي را برايم آفريده که دوست دارم قابشان کنم و به ديوار جانم بياويزمشان...
لحظاتي که هنرمندانهتر از همه تابلوهاي جهان است!
2 فرد دیگر
10 فرد دیگر
+
کم کم به يادروز پروازِ ابدي
مسافرانِ ارديبهشت نزديک مي شويم...
آه از آن ارديبهشت...:'(
#پرواز_ارديبهشت
#شهيدان_خدمت

2-اشراق
04/2/14
+
دوستاني دارم
بهتر از برگ درخت
که دعايم گويند و دعاشان گويم
صافي آب مرا يادتو انداخت رفيق
تودلت سبز، چراغت روشن
چرخ روزيت هميشه چرخان
نفست داغ، تنت گرم
دعايت با من

پيام رهايي
04/2/13
+
دلـــم ميخواست ..
در عصر ديگري
دوستت ميداشتم در عصري مهربان تر
و شاعـــرانه تر عصري که عطرِ کتاب ،
عطرِ ياس و عطرِ
آزادي را بيشتر حس ميکرد
پيام رهايي
04/2/12
+
جاي مردان سياست بنشانيد درخت که هوا تازه شود .
به خدا ايمان آريد
به خدايي که به ما بيلچه داد
تا بکاريم نهال آلو
صندلي داد که رويش بنشينيم
وبه آواز قمر گوش دهيم
به خدايي که سماور را
از عدم تا لب ايوان آورد
و به پيچک فرمود :
نرده را زيبا کن....... سهراب_سپهري
پيام رهايي
04/2/12