چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی .....
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی .....
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن .....
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی ......
برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی .....
برای عده ای چه خوب شد نیامدی ......
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام .....
دوباره صبح ؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی.....
[ جمعه 93/8/2 ] [ 4:37 عصر ] [ راضیه جزینی ]
[ نظر ]